سفارش تبلیغ
صبا ویژن

علی ابن موسی الرضا

مذاکرات مامون با حضرت رضا علیه السلام و مساله ولایتعهدى

 

هنگامى که امام رضا علیه السلام وارد «مرو» شد و مورد استقبال مامون و همراهان قرار گرفت، در خانه مخصوصى که براى امام علیه السلام آماده شده بود وارد گردید و پس از چند روز استراحت و رفع خستگى راه مذاکرات مامون و حضرت رضا علیه السلام شروع شد در اینجا نظر شما را به حدیثى ک بیانگر خلاصه این مذاکرات است جلب مى کنیم:

اباصلت هروى مى گوید: مذاکرات مامون با حضرت چنین شروع وادامه یافت:

مامون: اى پسر رسول خدا! علم، کمال، پارسایى و تقوا و عبادت تو را بخوبى شناخته ام نظرم به اینجا رسیده که شما از من سزاوارتر به مقام رهبرى هستید.

امام رضا(ع): به بندگى خدا افتخار مى کنم، و به وسیله زهد از دنیا امید نجات از گزند دنیا را دارم، و به وسیله تقوا و پروا از گناهان، به رستگارى و وصول به نعمتهاى الهى امیدوارم، و در پرتو تواضع در دنیا آرزوى مقام ارجمند در پیشگاه خداوند دارم.

مامون: من تصمیم گرفته ام خودم را از مقام خلافت و رهبرى عزل کنم و آن را بر عهده شما بگذارم.

امام رضا(ع): اگر این مقام از آن تو است، خداوند آن را براى تو قرار داده، بنابراین براى تو روا نیست لباسى را که خداوند آن را براى قامت تو دوخته، از قامتت بیرون آورى و به دیگرى بسپارى، و اگر خلافت از آن تو نیست، براى تو روا نیست چیزى را که از آن تو نیست، به من واگذار کنى .

مامون: اى پسر پیامبر! حتما باید این مقام را بپذیرى!

امام رضا (ع): لست افعل ذلک طایعا ابداً.

هرگز! این کار را از روى اختیار انجام نمى دهم.»

مامون، مکرر با امام(ع) در این مورد گفتگو مى کرد و مى کوشید که امام رضا علیه السلام مقام خلافت را بپذیرد، مطابق بعضى از روایات این مذاکرات حدود دو ماه به طول انجامید امام همچنان در خواست مامون را رد مى کرد (1)امام رضا (ع): سوگند به خدا پدرم از پدرانش، از امیرمومنان علیه السلام نقل کردند که رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم در مورد من مى فرمود: «من قبل از تو در حالى که به زهر مسموم شده ام مظلومانه کشته مى شوم فرشتگان آسما و زمین براى (مظلومیت) من مى گریند، و در سرزمین غربت در کنار قبر هارون به خاک سپرده مى شوم.

مامون با شنیدن این سخن گریه کرد و سپس گفت: «اى پسر پیامبر! با زنده بودن من چه کسى تو را مى کشد یا قدرت اسائه ادب نسبت به تو دارد؟!!»

امام رضا(ع): اگر خدا بخواهد قاتل خودم را معرفى مى کنم.

مامون: اى پسر پیامبر! تو با این سخنت مى خواهى، خود را سبک (و راحت) کنى و مقام (خلافت و ولیعهدى) را از خود دور سازى، تا مردم بگویند، على بن موسى الرضا (ع) در دنیا زاهد است!!

امام رضا (ع): سوگند به خدا از آن هنگام که خدا مرا آفریده دروغ نگفته ام، و زهد را براى دنیا ننموده ام، و من مى دانم که مقصود تو (از این ترفند و نیرنگ) چیست؟

مامون: مقصود من چیست؟

امام رضا (ع): اگر راست بگویم در امان هستم.

مامون: آرى در امان هستى.

امام رضا (ع): مقصود تو این است که مردم بگویند; «على بن موسى الرضا علیه السلام در دنیا زهد ننمود بلکه دنیا در او زهد نمود (او دنیا را رها نکرد بلکه دنیا او را رها کرد) (2) آیا نمى بیند که به طمع خلافت، مقام ولایتهدى را پذیرفت».

وقتى که مامون سخن صریح و قاطع امام رضا علیه السلام را شنید، خشمگین شد و به امام (ع) گفت: تو همواره با من برخورد ناپسند مى کنى و از خشونت و جلالت من خود را در امان مى یابى، به خدا سوگند یاد مى کنم که اگر ولایتهدى را نپذیرى تو را بر آن مجبور سازم اگر آن را بر عهده گرفتى که هیچ، وگرنه گردنت را مى زنم.

امام رضا: خداوند مرا نهى کرده که خودم را با دست خودم به هلاکت بیفکنم. اگر پاى اجبار و قتل در کار است، آنچه بخواهى انجام بده;

و انا اقبل ذلک على انى لا اولى احداً و لااعزل احداً و لا انقض رسماً، و لا سنته و اکون فى الامر من بعید مشیراً.

« و من ولایتعهدى را مى پذیرم مشروط بر اینکه: هیچ کس را نصب و عزل نکنم، و رسم و سنتى را جابجا ننمایم، بلکه دورادور نظارت و اشاره نمایم.»

مامون پیشنهاد و شرایط امام رضا علیه السلام را پذیرفت، و آن حضرت را در حالى که از قبول ولایتعهدى ناراضى بود، ولیعهد خود قرار داد.(3) 

نتیجه اینکه: ولایتعهدى حضرت رضا علیه السلام آن هم پس از اجبار - فقط اسمى بى مسمى و مشروط بر کناره گیرى از سیاستهاى مامون بود، مامون با ترفندهاى خود مى خواست به خیال خود آن حضرت را بفریبد و ارکان متزلزل حکومت خود را در پرتو وجود امام علیه السلام استوار سازد، ولى امام علیه السلام هوشمندانه خود را از چنگال او نجات داد و به مردم فهماند که از رژیم سیاسى حکومت مامون کاملا جدا است و هیچ گونه دخالتى ندارد و این رابطه اجبارى ظاهرى هم - همان گونه قبلا ذکر شد - براى احقاق حق و ابطال باطل، و دفاع از حقوق مستضعفین بر اساس رعایت «اهم و مهم» است.(4) 

 

 

 

 

 

Emamreza(9).jpg - 600x400 - 101.58 kb


[ شنبه 90/5/22 ] [ 4:7 عصر ] [ یکدل تنها ]
درباره وبلاگ
موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب
بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 12541